در انبار موجود نیست
تاریخ در دسترس بودن
سرانجام انتظار چندین ساله طرفداران به پایان رسید و نام Grand Theft Auto V وارد لیست اچیومنت ها و تروفی های کنسولمان شد. به همین علت دیگر نمی خواهیم سر شما را با توضیحات بیشتر و از این جور حرف ها که آخرین قسمت این سری کی منتشر شده و چه عملکردی داشته ( به دلیل این که دیگر همه شما با GTA آشنا دارید) درد بیاوریم و یکراست سراغ نقد این عنوان جهان آزاد می رویم. راک استار در طول یکی دو سال گذشته، قول ها و ادعاهای زیادی در مورد بازی خود داشته و حال باید دید سرانجام این همه امید راک استار به کجا رسیده است.
بیایید برای یک بار هم که شده دموهای پر تعدادی که در سری GTA همیشه وجود داشته است را این بار در GTA V تا آخر ببینیم، چرا که در این صورت است که متوجه جذاب بودن داستان خواهید شد. داستانی طولانی و پرفراز و نشیب که با شخصیت ها و دیالوگ های جذاب شما را با خود همراه می سازد و دیالوگ هایی که بین شخصیت ها رد و بدل می شود به قدری پخته و البته همراه با چاشنی طنز کار شده که به عمیق تر بودن سه شخصت بازی و راحت ارتباط برقرار کردن شما با آن ها بیش از بیش افزوده است.
به هر حال داستان بازی در ابتدا با یک پیش زمینه ما را به نه سال قبل باز می گرداند، جایی که مایکل، ترور و دو همدستان دیگرشان در حال سرقت از یک بانک می باشند. اما در هنگام فرار از دست پلیس ها هر دو همدست مایکل و ترور کشته می شوند و مایکل نیز مرده فرض می شود و این در حالی بود که ترور باعث فرار مایکل شده است.
حال نه سال از آن وقایع گذشته و هر شخصیت به راه خودش رفته است. مایکل تحت حفاظت افراد شاهد در آمده و با خانواده اش در لس سانتوس زندگی، حداقل از لحاظ خودش بدون خلافی به راه انداخته است. همسرش تنفر شدیدی از او دارد و از بین بچه ای خانواده نیز، دختر او یعنی تریسی آرزوی رفتن به تلویزیون را در سر می پروراند و پسرش جیمی هم یک تنبل به تمام معناست که بازی های ویدئویی آنلاین تمام دغدغه جیمی است و تلاش های مایکل نیز برای ارتباط بیشتر با فرزندانش اصولا کار را بدتر می کند، چرا که در این خانواده هر کس ساز خودش را می زند! فرانکلین نیز یک راننده ماهر و فردی بلندپرواز است که البته تا به حال فرصتی برایش پیش نیامده تا توانایی هایش را به طور کامل نشان دهد. تا این که به دلیل اتفاقاتی ( به دلیل عدم اسپویلر گفته نمی شود) به زندگی مایکل کشیده شده و در نهایت مایکل که ارتباط با فرانکلین را در مقایسه با فرزندنش راحت تر می بیند، بی درنگ او را زیر پر و بال خود قرار می دهد. کمی بعد که مایکل متوجه خیانت همسرش شده، به وسیله فرانکلین به تعقیب فردی که مسبب این قضیه است می پردازند و خانه آن فرد را با خاک یکسان می کنند. ولی از بد حادثه این عمارت در واقع متعلق به یک قاچاقچی مکزیکی با نام Martin Madrazo بوده که حال درخواست غرامت از این دو نفر را دارد. مایکل هم که چاره ای برایش نمانده مجبور می شود که به دلیل پرداخت بدهی هایش به این فرد یک بار دیگر به کار سابقش یعنی سرقت این بار با همکاری فرانکلین بازگردد.
و پس از آن به ترور، همکار و دوست سابق مایکل می رسیم که در حال حاضر در شمال شهر لس سانتوس زندگی می کند. ترور دارای شخصیت پردازی فوق العاده و صد البته وحشتناک است، یک روانی به تمام معنا که از نتیجه ترکیب هوش بالا و جنون به دست آمده است. خشن و بی رحم از خصوصیات او می باشد و دیوانه بودن او به شکلی است که باعث شده دو شخصیت دیگر در مقایسه با ترور افراد خوبی به نظر برسند! صدای استثنایی به همراه انیمیشن جالبش، باعث شده تا ترور را یکی فراموش نشدنی ترین شخصیت بازی ها ویدیویی تاریخ نامید. ترور نیز که خبر سرقت از یک جواهر فروشی جایی که می خوری کتکت بزند ! فرانکلین نیز کسی است که هرگز تا قبل از اتفاقات بازی در معرض واقعی زندگی جرم و جنایت قرار نگرفته است و حال تلاش می کند که از چنین مخمصه ای بیرون آید که خوب تلاشش بی فایده است.
البته با تمامی این وجود ایراداتی هم در داستان وجود دارد که می توان به آن خرده گرفت، به عنوان مثال فرانکلین که ادعای اخلاق مداری دارد، در یکی از ماموریت هایش باید عکس های خصوصی یک بازیگر را به دست آورد که کاملا خلاف آن چیزیست که خود راک استار از این شخصیت تعریف کرده است یا زمانی که ترور، مایکل را پس از نه سال ملاقات می کند، علی رغم عصبانیتی که ترور از مایکل دارد، ولی در کمال تعجب بلافاصله دوباره با یکدیگر همکاری می کنند که به نظر می رسد قدری عجولانه بر روی این بخش ها کار شده است.
ه لس سانتوس خوش آمدید :
مطابق دیگر قسمت های این سری، این شهر بازی است که ستاره اصلی GTA V می باشد. لس سانتوس ما را دعوت می کند که درجهان پر از جزییات خود و با دستاوردهای بسیار زیاد و چیزهای دیگرش، فاز جدیدی از ماجراجویی های خودمان را آغاز کنیم. البته مسلما کیفیت این شهر به مانند تریلر های بازی نیست، ولی لحظات ناب بسیار زیای در بازی وجود دارد که شما را میخکوب می کند. این لحظات ناب می تواند شامل طلوع زیبای آفتاب از پشت یک کوه هزاران ساله، مسابقه دادن در فاضلاب های حومه لس سانتوس در هنگام غروب دلنشین خورشید و یا فقط به سادگی می تواند در زمان سوئیچینگ واقع بینانه بین شخصیت ها باشد که ساختمان های مایل ها دورتر را نیز به وضوح به تصویر می کشد.
تنوع در عابرین پیاده و شلوغی خیابان ها در GTA V بسیار بیشتر از قسمت های پیشین شده و ساختمان های بزرگ و کوچک به همراه پیاده روهای زیبا و خیابان هایی که از شدت تمیزی برق می زند همگی نشان دهنده ی تقلیدی واضح از شهر لس آنجلس می باشد. در هنگام صبح وقتی به خیابان ها می رویم، مردمانی را می بینیم که در انتظار رسیدن اتوبوس برای شروع یک روز کاری دیگر هستند. اما نکته ی جالب تر اینجا است که در جای جای کوچه های بازی هر فضای آن توسط مغازه ها ، مردم و وسایل نقلیه اشغال شده است و سر و صدایی که مدام به گوش می رسد باعث شده تا شهر بسیار زنده به نظر برسد.
به هر گوشه ای که نگاه کنیم صدها نفر از مردم مشغول کسب و کار هستند و فروشگاه ها در تمامی مناطق بازی وجود دارند. سینما ها و بیلبوردهای تبلیغاتی را نیز نباید از یاد برد. ولی این جزئیات شگفت انگیز بازی همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال اتوبوس های توریستی در مکان های بازی وجود دارند که اگر سوار آن ها شوید شما را به تور تفریحی برای دیدن خانه های مشهور Vinewood خواهند برد. پوستر فیلم هایی که بر روی دیوار ها چسبانده شده و مردمانی که در تئاتر های خیابان لباس های خنده دار به تن خود کردند نیز ، گوشه ی دیگری از جزییات بالای بازی را می رساند. کمی بعد وقتی راهمان را به سمت روستاها کج می کنیم، کشاورزی و کسب و کاری که در روستاها برای مردمان این خطه وجود دارد را می بینیم که کسب و کارشان نقش مهمی برای اقتصاد پویای جامعه دارد.
سواحل بازی یکی از زیباترین مناطق لس سانتوس است. شن و ماسه های ژولیده شده ، آب آرام دریا به همراه نور خورشیدی که بر روی آب تابیده لحظات بسیار زیبایی را به وجود آورده است. همچنین باید به فیزیک امواج بازی هم اشاره کرد که واقعا بهترین در میان دیگر بازی ها و کلا در میان این نسل می باشد. در این آب ها هم قایق های تفریحی کوچکی اغلب وجود دارند که در حال گشت و گذار می باشند. حتی با اکتشافات بسیار زیاد هم سخت است که بتوان در مورد مساحت زیر آب ها قضاوت کرد ، اما سفر در زیر آب یکی از بخش هایی است که به هیچ وجه نمی توان از تجربه ی آن گذشت. در زیر دریاها ماهی ها و مقدار زیادی از کوسه ها وجود دارند که طعم چشیدن گوشت انسان را می خواهند ! باید به یاد داشته باشید که دریا محیطی آرام نیست و از این گونه خطرات مانند روبرو شدن با کوسه ها اغلب وجود دارد و همچنین شما باید تجهیزات درستی برای رفتن به زیر آب ، مثلا اکسیژن کافی داشته باشید.
در زبر دریاها هم می توان کشتی های باری قدیمی را دید که مرجان ها آن ها را به احاطه ی خود درآورده اند. در هنگام نزدیک شدن به این کشتی ها ممکن است که غواصان دیگری را هم جلوتر از خود ببینید ، زیرا شما تنها کسی نیستید که به دنبال پیدا کردن گنج ها در این کشتی های غول پیکر می باشید. به هر حال ارزش پول حتی برای یک فرد عادی در بازی نیز بسیار بالا می باشد. جالب اینجاست که در این منطقه از بازی ( زیر آب ) هیچ گونه کمک خاصی وجود ندارد. در GTA V و در زیر آب باید هر گوشه ای را بگردید تا به گنج های بازی که شامل پول ، طلا و هر چیز با ارزشی است دست پیدا کنید و همچنین باید سریع نیز باشید زیرا ممکن است اکسیژنتان تمام شود.
!
انتقال بین شخصیت های بازی بسیار نرم و روان می باشد . با فشار دادن یک دکمه ای خاص نمایی بالا از نقشه نمایان خواهد شد و شهر بازی به مانند Google Earth-style برایتان به نمایش در خواهد آمد. بعد از نشان دادن نقشه ی بازی از نمایی بالا شما می توانید سه شخصیت خود را از هر گوشه و کناری که هستند پیدا کنید. البته اگر زمانی سه شخصیت بازی نزدیک به هم باشند این انتقال بین شخصیت ها سریع تر شکل خواهد گرفت. همچنین در بعضی مواقع نیز انتقال بین شخصیت ها به صورت خودکار انجام می گیرد ، به عنوان مثال زمانی که هر سه شخصیت در حال انجام دادن یک ماموریت باشند ، این تغییر شخصیت ها به صورت خودکار خواهد بود. جالب تر اینجاست که اگر زمانی شخصیت های بازی مایل ها از یکدیگر دور باشند ، اگر بخواهید هر کدام را انتخاب کنید این انتقال مقداری طول خواهد کشید تا این راه یک روش هوشمندانه برای پنهان کردن بارگذاری های بازی باشد.
هر شخصیت نیز دارای مهارت های ویژه ای می باشد که باعث شده هر کدام از آن ها در مقایسه با یکدیگر متمایز باشند. اول به سراغ Franklin ( فرانکلین ) می رویم . وی زمانی که در هنگام رانندگی کردن است این قابلیت را خواهد داشت که زمان را برای مدت آهسته ای کند کند. شاید با خود بگویید که این ویژگی به چه دردی می خورد ولی اگر زمانی که یک دو جین ماشین پلیس در تعقیب شما می باشند و احتیاج به یک فرار سریع دارید با آهسته کردن زمان تونایی فرانکلین ارزش خودش را به شما نشان خواهد داد. Trevor ( ترور ) را نیز باید یک دیوانه بنامیم ! وی دارای حالتی با نام دیوانگی است که به او این توانایی را می دهد که میزان آسیب پذیری ضرباتش بر روی دشمنان دو چندان شود ، همچنین ترور از ضربات منحصر و تمام کننده های بسیار خشنی نیز بهره می برد. در نهایت به آخرین عضو این گرو کله خراب ! با نام Michael ( مایکل ) می رسیم . وی ظاهرا عاقل ترین فرد در میان دو شخصیت دیگر است و همچنین یک جنایتکار حرفه ای هم می باشد و به مانند مکس پین ، مایکل می تواند از ویژگی bullet time استفاده کند. باید به این نکته نیز اشاره کرد که استفاده از این ویژگی های منحصر به فرد این سه شخصیت محدودیت هایی را هم دارا است و پس از مدتی نوار این ویژگی ها با استفاده از آن خالی خواهد شد ، ولی نگران نباشید زیرا پس از مدتی دوباره به آرامی شارژ می شود.
!
شهری با جزییات فراوان :
اما مسلما هر جهانی هر چه قدر که می خواهد بزرگ باشد، بدون داشتن کارهای خاصی برای انجام دادن بی فایده خواهد بود. در این جاست که GTA V ارزش های خود را نشان می دهد و با یادگیری از اشتباهات GTA IV، در شهر لس سانتوس کارها و چیزهای بی شماری برای انجام دادن و یا فقط برای دیدن وجود دارد، به گونه ای که حتی باعث می شود مدتی طولانی دست از ماموریت های اصلی و فرعی بکشید و فقط به گشت و گذار در شهر بپردازید. این چیزهای متنوع می تواند شامل انجام دادن مینی گیم هایی از جمله تنیس و یوگا گرفته تا رقابت های سه گانه و مسابقه دادن در جاده های خاکی Blaine County و یا حتی چتربازی و شکار حیوانات برای به دست آوردن پول باشد و به قدری طراحی لذت بخشی دارند که ممکن است تعجب کنید که چگونه یک ساعت از وقت شما به سرعت صرف انجام دادن بازی تنیس گذشته است.
سپس هزاران موارد جمع کردنی در گوشه و کنار نقشه و ماموریت های فرعی به مانند Red Dead Redemption یا حوادث اتفاقی برایتان نمایش داده می شود که بعضی از آن ها کوتاه و نسبتا ساده است و البته این ماموریت های فرعی تنوع بسیار زیادی را هم دارا هستند تا باعث بشود که شما همیشه برای انجام دادن ماموریت های فرعی بازی اشتیاق داشته باشید. بعضی از ماموریت های فرعی بازی به مانند Red Dead Redemption با شکل علامت سوال در کوچه و خیابان های بازی وجود دارند. در چنین ماموریت هایی افرادی در انتظار شما هستند تا برایشان کار خاصی انجام دهید. از این دست ماوریت ها می توان به پیدا کردن فرد گم شده ای ، گوشمالی دادن به چند نفر ، پیدا کردن اشیایی خاص و بیشتر اشاره کرد. جالب اینجاست که پیش می آید که اتمام بعضی از ماموریت های فرعی چند روزی هم ( به لحاظ روز های بازی ) طول بکشد. مثلا برای پیدا کردن یک فرد گم شده باید به دنبال سرنخ ها بروید که چند روزی از وقت شما را خواهد گرفت. از آن گذشته ممکن است حوادث اتفاقی نیز به یک باره در کنار شما ظاهر شوند. مثلا در یک لحظه متوجه می شوید فردی در حال کتک خوردن از دیگران است و در این بین می توانیم تصمیم بگیریم که به او کمک کنیم یا خیر. یا در لحظه ای دیگر، دزدی کیف پول فردی را سرقت می کند و شما با پس گرفتن کیف پول و بازگرداندن به صاحب اصلیش می توانید اعتبار خوبی به دست آورید. البته این ها تنها قطره ای از ماموریت های بی کران اتفاقی و فرعی بازی می باشد. مسلما با انجام دادن چنین ماموریت هایی پولی نیز دریافت خواهید کرد که بستگی به سخت بودن و آسان بودن آن ماموریت ، مقدار پولی که به شما تعلق خواهد گرفت متفاوت خواهد بود.
خوشبختانه نکات طنز بیشتری نیز در بازی وجود دارد. شاید GTA 4 برای عده بسیاری یک تجربه بیش از حد غم انگیز بود و نیکو بلیک اصولا از آن دسته افرادی نبود که بتوانیم چندان با او ارتباط برقرار کنیم. جدی بودن در کارهایش و همچنین لحن خشن نیکو شاید جزو بخش هایی نبود که عده بسیاری از طرفداران این سری در انتظار آن بودند. خوشبختانه GTA V از چنین قاعده ای پیروی نمی کند و اگر شما جزو آن دسته از افرادی بودید که آدم کشی جزو فعالیت های مورد علاقه تان در GTA بوده و به انجام دادن قتل های بی معنی ساعت ها علاقه داشتید و فریادهای دیوانه وار مردم جزو موارد مورد علاقه شما بود، GTA V همان عنوانیست که به دنبال آن می گردید. چرا که همه ما به نوعی عاشق قتل های بی معنی هستیم، درست است ؟
.
چه خبر از ماموریت ها؟! :
ماموریت هایی اصلی که پایه های GTA V را می سازد بسیار متنوع تر از قبل شده است و تقریبا در هر ماموریت کاری متفاوت را انجام خواهید داد. البته برخی از ماوریت ها به خصوص در اوایل، بیشتر در مورد معرفی ویژگی ها و عناصری که در این عنوان جهان آزاد وجود دارد و یا رانندگی از نقطه A به B می باشد، که مسلما چندان جالب نیست. چرا که قطعا گیمری را نمی توان پیدا کرد که یک نسخه از GTA را بازی نکرده باشد و نداند که چگونه می توان مهمات یا لباس خرید و حرف کلی این است که اصولا نیازی نیست که همیشه یک بخش آموزشی برای چنین کارهایی وجود داشته باشد.
اما نا امید نشوید، چرا که بعد از گذشت چند ساعت از بازی، GTA V تازه ارزش اصلی خود را در ماموریت های جذاب و دیدنی ارایه خواهد داد و نه تنها کاملا انعطاف پذیر تر از GTA 4 می باشد، بلکه راک استار دست شما را در نحوه پیش برد بسیاری از مراحل کاملا باز گذاشته است. مثلا می توانید با استفاده از قرار دادن بمب های c4 برای دشمنان تله بگذارید و پس از آن به یک منطقه امن رفته و با استفاده از تک تیرانداز به بمب ها شلیک کنید و یک آتش بازی حسابی به راه بیندازید. یا اگر به چنین روش های پر سر و صدایی علاقه ندارید، روشی به مانند یک شبح بهترین گزینه است و برای بازیکنانی که علاقه ندارند در هنگام انجام دادن ماموریت ، پلیس های سمج و دشمنان زیادی وجود داشته باشد مخفی کاری بسیار هیجان انگیز خواهد بود. اما مسلما لذتی که در انجام دادن ماموریت هایی سه نفره وجود دارد، اوج طراحی مراحل یک بازی جهان آزاد می باشد. مثلا در یکی از ماموریت ها، مایکل باید به ساختمانی نفوذ کند، فرانکلین تک تیر انداز باشد و ترور هم با هلکوپتر، مایکل را فراری دهد که نقش همکاری در چنین ماموریت هایی باعث شده تا آزادی عمل شما در این بازی بسیار زیاد باشد. در این بین چک پوینت های بسیار خوبی نیز در مکان های درستی گنجانده شده، تا دیگر به مانند قسمت های گذشته با نا امیدی بسیار ماموریتی را از اول شروع نکنید.
بدون شک ویترین اصلی ماموریت های بازی، مربوط به سرقت ها می باشد که فوق العاده لذت بخش هستند. سرقت های زیادی اعم از بزرگ و کوچک وجود دارد که شما با آن ها درگیر خواهید بود. تغییر در بین شخصیت های بازی در ماموریت های سرقت GTA V اهمیت اصلیش را به شما نشان خواهد داد. شما می توانید هر کدام از شخصیت ها را به صورت دستی کنترل کنید و یا این وظیفه را به هوش مصنوعی بسپارید. هر چندکه در بعضی اوقات این خودبازی است که تصمیم می گیرد که کنترل کدام شخصیت را در دست بگیرید. در طول انجام دادن مینی سرقت های بازی شما می توانید برای شناسایی نشدن ماسک های مختلفی را مثل میمون ، جمجمه و بیشتر را به صورت خود بزنید. انتخاب های دیگری نیز در بازی گنجانده شده ، مثلا شما می توانید به دلخواه خودتان انتخاب کنید که وسایل نقلیه ای که باید با آن از صحنه ی جرم فرار کنید به چه شکل باید باشد. البته سرقت های کوچک فقط برای یادگیری می باشند و اشتباه در آن چیزچندان مهمی نیست.
اما در مورد سرقت های بزرگ قضیه بسیار فرق می کند. یک اشتباه حتی از نوع کوچکش در چنین سرقت هایی نتیجه ای جز شکست را به ارمغان نخواهد آورد. شما قبل از هر سرقت بزرگ باید اول برنامه های خودتان را بشناسید یا به قول معروف تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید. باید بفهمید که به چه سلاح هایی نیاز دارید و روش درست را برای موفقیت در این سرقت های بزرگ انتخاب کنید. مثلا باید بدانید که آیا این سرقت احتیاج به خشونت دارد یا مخفی کاری را می طلبد و یا تاکتیک درست در این سرقت حرف اول را می زند ؟ این ها تنها گوشه ای از انتخاب های شما می باشد. البته تنها این نیست و در سرقت های بزرگ قطعا این سه شخصیت بازی یعنی مایکل ، فرانکلین و ترور نخواهند توانست به موفقیت چندان زیادی دست پیدا کنند. اما نگران نباشید ، زیرا می توانید در سرقت های بزرگ برای خود افراد دیگری هم البته از نوع مناسبش را استخدام کنید. اگر پول کم تری برای استخدام افراد خرج کنید طبیعی است که افراد نه چندان حرفه ای به استخدام شما در خواهند آمد. در عوض دست و دلبازی بیشتر و پرداخت پولی بیشتر باعث می شود که شما افراد حرفه ای مانند راننده ها ، مردان مسلح و تکنسین ها را برای خود استخدام کنید. همچنین این افراد حرفه ای به شما برای پیدا کردن بهترین روش در سرقت ها نیز کمک شایانی خواهند کرد.
.
چه خبر از پیشرفت ها؟!
درگیری های بازی با اسلحه نیز از حالت خشک قسمت قبلی درآمده و شباهت های بسیاری به Max Payne 3 دارد. این بار انتقال بین کاور های بازی بسیار سریع تر شده و به لطف سبک بازی Gears of War شما هم اکنون در میدان نبرد دید بهتری نسبت به محیط خواهید داشت. البته متاستفانه ایرادی که همچنان در این سری وجود دارد، مربوط به تنظیم درجه دیوین شخصیت شما است که به سه بخش آرام، نسبتا سریع و سریع تقسیم می شود. ولی نکته منفی اینجاست که باید برای حداکثر سرعت دویدن همچنان دکمه ای خاص را به سرعت و پشت سر هم فشار بدهید، که مسلما تکرار مکرر آن بعد از مدتی باعث خستگی دستان خواهد شد و مشخص نیست که چرا راک استار همچنان علاقه ای به استفاده از یک سیستم دویدن ثابت در این سری ندارد.
هوش مصنوعی شهروندان بازی نیز در سطح قابل قبولی قرار دارد و بهبود قابل توجهی نسبت به قسمت پیشین داشته ( به گونه ای که حتی اگر به مرم فحش بدهید، آن ها با پلیس تماس می گیرند!) و همچنین کم پیش می آید که دشمنی با صورت به سمت شما بشتابد یا در هنگام کاور گرفتن نصفی از بدنش معلوم باشد. در مورد پلیس ها نیز چنین مسیله ای صدق می کند و کافی است که تعداد ستاره های پلیسی که در تعقیب شما هستند بیشتر شود، تا عذاب واقعی را در برابر چشمان خود ببینید! و از زمین، آسمان و هر جا که فکرش را بکنید پلیس ها بر سرتان آوار خواهند شد. هر چند که هوش مصنوعی افراد آمبولانس همچنان عجیب و غریب می باشد. به گونه ای که برای رسیدن به فرد زخمی، هر جنبنده ای که بر سر راهشان قرار بگیرد را با ماشین زیر می کنند و یا پیش می آید که در کنار فرد زخمی توقف می کنند و بدون آن که حتی پیاده شوند، گازش را می گیرند و در افق ها ناپدید می شوند! این که چرا هنوز سعی در برطرف کردن این مشکل نشده سوالیست که به نظر نمی رسد که خود راک استار هم برای آن جوابی داشته باشد.
سیستم رانندگی بازی نیز طبق معمول خوب کار شده و همچنین فیزیک واقع گرایانه ای را هم در هنگام برخورد ماشین ها با یکدیگر شاهد خواهیم بود. در کل همان طور که می بینید گستردگی و آزادی عمل شما در این بازی بسیار زیاد است و مطمئنا پرداختن به تمامی جزئیات و قابلیت های بازی در اینجا میسر نیست، ولی سعی شده که به صورت کلی به همه آن ها اشاره کنیم. باید اذعان کرد که ادعای اولیه Rockstar بیراه نبوده است.گیم پلی GTA V به طور خلاصه چکیده تجربه ۱۳-۱۲ ساله Rockstar در بازی های Open World است و با مجموعه ای بسیار غنی از نظر حجم محتویات، می توان آن را کامل ترین بازی این شرکت نامید.
گرافیک :
از نظر جلوه های بصری،GTA V یکی از بهترین های سال ۲۰۱۳ است. اگر یادتان باشد Red Dead Redemption یکی از بهترین گرافیک های سال ۲۰۱۰ را داشت و اوج هنرنمایی راک استار در فیزیک عالی بازی بود. واکنش دشمنان به اصابت گلوله به اعضای مختلف بدن متفاوت بود و تخریب پذیری و پراکنده شدن اشیا به هوا فوق العاده بود. این بار هم به لطف استفاده از موتور فیزیک RAGE شاهد فیزیک عالی در GTA V هستیم و اغراق نیست اگر بگوییم فیزیک بازی حتی بسیار بهتر از Red Dead Redemption شده است! واکنش نسبت به محل اصابت گلوله بهتر از Red Dead Redemption شده و صحنه افتادن دشمنان از پشت بام ها بعد از اصابت گلوله به پایشان فوق العاده است . متأسفانه تنها اشکال این قسمت عدم واکنش مناسب خود سه شخصیت های بازی نسبت به تیر خوردن است که در مورد جان مارستون هم در Red Dead Redemption به چشم می خورد(و همین طور در مورد بسیاری از بازی ها). حتی اگر این سه شخصیت یک تکان کوچک هم می خوردند ما راضی بودیم! از نورپردازی حیرت انگیز GTA V نیز نباید بی تفاوت گذشت، به نوعی که به قدری طلوع یک خورشید و تشعشعات نور آن بر روی دریا زیبا می باشد که آرزو می کنید که هیچ وقت تمام نشود! البته صحبت از دریا شد، به جرات می توان گفت که دریای ارایه شده در GTA V، از لحاظ واقع گرایانه بودن، تاکنون در هیچ بازی دیگری ارایه نشده است و یکی از زیباترین منظره های مجازی نسل هفتم را به ارمغان می آورد.
!
استفاده از Euphoria برای انیمیشن های کارکترها و حتی حیوانات منجر به این شده است که با انیمیشن های بسیار سطح بالایی مواجه باشیم. نحوه حرکت انسان ها بسیار نزدیک به واقعیت است. انیمیشن های شلیک کردن، کاور گرفتن، بالا رفتن از پله ها و … همه عالی از آب درآمده اند. البته مثل بازی های گذشته راک استار، برخی مدل ها کمی مصنوعی هستند و به نظر می رسد هنوز راک استار دست به گریبان این مشکل قدیمیست. در برابر این مدل های بد، مدل های بسیار خوبی مثل مدل خود مایکل، ترور، فرانکلین و یا چندین شخصیت دیگر نیز به چشم می خورند. مدل سازی استثنائی و تحسین برانگیز حیوانات بازی را نیز نباید فراموش کرد. باز مثل Red Dead Redemption در GTA V، هم شاهد تکسچرهای بسیار خوب و هم تکسچرهای ضعیف هستیم که این تکسچرهای ضعیف به خصوص در لباس و چهره برخی از شخصیت های فرعی و بیشتر NPC های کم اهمیت تر(همان سیاه لشگر!) به چشم می خورد. طراحی ماشین ها دست کمی از طراحی شهر ندارد؛ تمامی اتوموبیل های این بازی همگی به بهترین نحو ممکن طراحی شده و نه تنها بدنه، بلکه داخل ماشینها از هر نظر طراحی با دقت و کاملی را دارند. همچون RDR افکت های مربوط به بارش باران بسیار چشم نواز است. در نهایت باید به افکت ذرات بسیار خوب بازی اشاره کرد که زمانی که نارنجکی را زیر یک ماشن بیندازید و چند ثانیه ای بعد شاهد تکه تکه شدن آن باشید ارزش خودش را به شما نشان خواهد داد. فریم ریت بازی نیز بر روی ۳۰ فریم استوار است که هر چند در بعضی لحظات پر زد و خورد و در هنگام راندن زیر دریایی، مقداری افت می کند، ولی در سطحی نیست که چشم گیر باشد.
در مجموع می توان به قطعیت گفت که راک استار انصافا در بخش گرافیک سنگ تمام گذاشته است. وقتی به گرافیک بازی با چنین وسعت نقشه و سطح جزییات فوق العاده نگاه می کنیم، انصافا بایستی که یک خسته نباشید جانانه به راک استار بابت خلق چنین عنوان حیرت انگیزی گفت. البته اندک باگ هایی در بازی وجود دارد ( نظیر رفتن یک فرد درون یک صندلی ! ) ولی به جرات می توان گفت که GTA V زیباترین بازی جهان آزاد این نسل را به ارمغان آورده است و انیمیشن های خیره کننده و بی نظیر و نرم هر سه شخصیت، به زیبایی های گرافیک بیش از بیش افزوده است.
.
موسیقی و صداگذاری :
وقتی صحبت از موسیقی و صداگذاری می شود، ایراد گرفتن از GTA V امری بسی محال است! یک بار دیگر راک استار توانسته ارزش های خود را در این بخش ثابت کند. از نظر صداگذاری شخصیت ها، افکت های صوتی و موسیقی با اثری ارزشمند روبه رو هستیم. تعداد افرادی که در مراحل voice acting شخصیت های بازی شرکت کرده اند همانند تعداد شخصیت های بازی پر تعداد است و خیلی کم پیش می آید که از میان هزاران شهروند عادی بازی، صحبت های تکراری به صورت پشت سر هم بشنوید. در این بین صدای هر سه شخصیت بازی نیز کاملا با آن ها هماهنگ بوده و صداهای محیط و حیوانات ، شلیک گلوله ، بارش باران ، رعد و برق، تیربار و توپ و صدای اگزوزی که از ماشین ها شنیده می شود بسیار خوب کار شده است.
طبق معمول نیز راک استار موسیقی های بسیار زیادی را در هنگام رانندگی کردن برای هر قشری آماده کرده است که گوش کردن به این موسیقی ها لذت فراوانی دارد. ولی مسلما اضافه شدن موسیقی ها به ماموریت های بازی، آن هم برای اولین بار در تاریخ این سری، توانسته لذت گیم پلی GTA V و صحنه های سینمایی بازی را دو چندان کند موسیقی های بسیار زیبا و حیرت انگیز آن است که به جرات می توان گفت که یکی از نقاط اوج GTA V همین کیفیت موسیقی های میخکوب کننده اش می باشد که به زیبایی هر چه تمام تر هیجان بخش های اکشن و پر زد و خورد با موسیقی های قوی ترکیب شده و متناسب با جو بازی می باشد و به هیچ وجه از شنیدن این موسیقی ها خسته نخواهید شد.
و…
GTA V در واقع همان چیزیست که GTA 4 باید می بود. جهان آن به هیچ وجه خالی نیست و شخصیت های بازی نیز دارای خصوصیاتی طنز و سرگرم کننده می باشند و به همان اندازه نیز گشت زدن در جای جای شهر لس سانتوس، حتی با پای پیاده نیز سرگرم کننده می باشد. درست است که GTA V در بعضی مراحل، کاملا به مانند قسمت های پیشین طنز آمیز نیست، ولی مسلما در سطحی فراتر از GTA ۴ قرار می گیرد. وقتی تمامی جوانب را در نظر می گیریم با اثر فوق العاده ای روبرو هستیم که از هر نظر پتانسیل این را دارد که به برترین بازی جهان آزاد این نسل و به طور کلی به یکی از برترین بازی های تاریخ تبدیل شود. داستان خوب، گیم پلی متنوع، گرافیک و موسیقی عالی در کنار صدها بخش مفرح دیگر از Grand Theft Auto V اثری ساخته که تا مدت ها در یادها باقی خواهد ماند.
من تاآخر gta vرفتم بازی خیلی خوبی بود
PlayStation 4