داستان بازی اتفاقات پس از مرگ رونان اوکانر (Ronan O'Connor) را به تصویر می کشد. رونان اوکانر (Ronan O'Connor) یک کاراگاه حرفه ای است که در شهر Salem زندگی می کند. اتفاقات بازی از جایی آغاز می شود که رونان اوکانر به آپارتمانی مرموز وارد می شود و پس از آن به دلایلی نامعلوم از پنجره ی آخرین طبقه ی آپارتمان به بیرون پرت شده و به زمین برخورد می کند و در حال از دست دادن جانش است، در این زمان رونان اوکانر خودش را تماشا می کند و مانند هر انسان معمولی هنوز مرگ خودش و روح بودش را نپذیرفته ولی به مرور زمان به این وضعیت عادت می کند. اکنون رونان هیچ چیز را به یاد نمی آورد، چرا به آن آپارتمان رفته بود و چرا از پنجره ی به بیرون پرت شد سوالاتی هستند که ذهن رونان را به خود مشغول کرده است، از آنجا که رونان کاراگاهی زبده است قصد دارد قاتل خودش را پیدا کند و دلیل مرگش را بداند تا بتواند با آرامش مرگ را تجربه کند. ایده ی داستان بازی یکی از جالب ترین ایده ی هایی است که می توان به سراغ آن رفت و از آنجا که رونان به خوش گذرانی نپرداخته و به دنبال علل مرگش است داستان بازی را بیش از پیش پیچیده می کند. از آن جا که رونان هیچ چیز را به یاد نمی آورد (رونان تنها اطلاعی از چگونگی مرگ خود را ندارد، و بقیه ی خاطرات خود را به یاد دارد) باید از تجربه های کاراگاهی اش استفاده کند. استنباط تنها راه حل اوکانر است و او باید قدم به قدم برای حل سوال هایش استنباط کند و صحنه ها را دوباره بازسازی کند. داستان بازی پیچیدگی ها خاص خود را داراست و این موضوع و تلاش اوکانر برای یافتن پاسخ هایش باعث می شود که با یکی از غنی ترین داستان های بازی های ویدیویی روبرو باشیم. در نگاه اول داستان بازی کمی کلیشه ای به نظر می رسد اما TLoU نشان داد که از یک داستان کلیشه ای هم می توان داستان غنی ساخت و احتمالا این موضوع در مورد M:SS نیز صدق می کند.
ایکس باکس 360